Sara
2008
Things I like: korea,kpop,kdrama,anime,music,Scented candles,books,colors,magic,oysters,Flowers and plants,animals
°•[Magic Shop]•°
فروشگاهی پر از کتاب و شمع های عطری~
نظرات (۹)
-- 𝚂𝚎𝚕𝚎𝚗𝚎
- چهارشنبه ۲۶ آبان ۰۰
- ۲۱:۱۲
صبر کن ببینم...منم 17 فروردین به دنیا اومدم...بگو که اشتباه نوشتی و این فقط یه سوء تفاهمه(":
- دوشنبه ۱۳ دی ۰۰
- ۲۲:۰۳
زیر این پست افتخار اشناییمو دارم؟
درسا هستم و ت هرچی دوست داری صدام کن :)
14 سالمه و ب عبارتی 2 ماه ازم بزرگتری .. کسیم ک افکار و روحیه دارک و ارومی رو داره اما در عین حال خشنه .. کیه ک موسیقی رو ترجیح ب همچی نده؟ کتاب ! بیش از اون چ فکر کنی ساعتها بدون توجه ب گذر زمان مشغول خواندنم و بی شک در رمانهای کلاسیک ، عاشقانه و جنایی دست و پا می زنم
ب گفته اطرافیانم نویسنده خوبیم اما شاید بزرگتر از سنم مشغول نوشتنم ..
آرمی و اوتاکام :)
و بلعکس ت علاقه شدیدی به رعد و برق دارم
کافیست؟
خوشبختم
매력적인 뱀파이어
- سه شنبه ۱۲ بهمن ۰۰
- ۱۱:۰۲
منم دلم خواست باهات آشناشم*-*
آیسوعم16سال ودوماهمه...آذری ام^-^
مثل توچیزای جادویی رودوست دارم*-*ولی اهل کتاب خوندن نیستم..
چیزای ترسناک وخفناک جایگاه خیلی بالایی برام داره اهمیت زیادی بهش میدم وخیلی دوست دارم..
عاشق دیدن خندیدن بقیه ام*-*
به بیخیالی معروفم وتقریباهیچی برام اهمیتی نداره جز یه سری چیزای خاص..
زیادگریه میکنم وعلایقم خیلی کمترنسبت به تَنَفُراتمه...
اوممم دیگه دخترشادی ام کم پیش میادناراحت کسی ببینتم^-^
رنگ بنفش ونارنجی روخیلی دوست دارم ولی اول بنفش...
24ساعت درشبانه روزفقط آهنگ گوش میدم مخصوصاآهنگای غمگین...
بخوام بازم بگم زیادمیشه دیگه حیح@-@...
-- 𝚂𝚎𝚕𝚎𝚗𝚎
- جمعه ۵ فروردين ۰۱
- ۱۴:۳۸
یاااا فکر کنم باید تو وبم پست بزارم و بگم که کسی بهم تبریک نگه این روز نحسوD":
و خب نمیدونم شما قراره چیشو بهم تبریک بگین... مثلا مرسی که 17 ساله داری اکسیژن حروم میکنی یا چمیدونم خیلی خوشحالم از این بابت که پاتو توی این زندگی گوه گذاشتی؟ |B
-- 𝚂𝚎𝚕𝚎𝚗𝚎
- جمعه ۵ فروردين ۰۱
- ۱۴:۵۰
این مصلحتو مامان منم میگه بهم xD
هیچ ایده ای هم دربارش ندارم و نمیدونم هدف خدا از خلقت من چی بوده دقیقا... ولی خب فعلا که زندم باید تحمل کنم دیگه D":
ولی پست تولد نزار خب؟ جدن چیز خیلی بی اهمیتیه... لازم نیست بین پستای تولدت همچین چیز چرتی باشهD":
توی دهه‌ی 90 میلادی اینجا یه فروشگاه بود که مردم خیلی زیادی توش رفت و آمد داشتن...اما بعد چند سال به خاطر کشف چیز های عجیب داخلش، اینجا رو تعطیل کردن و بعد چند وقت برای همیشه فراموش شد و دیگه هیچکس حتی پاش رو داخلش نذاشت،حالا اینجا تبدیل شد به خونه‌ی من،چیز های عجیبی که ازش کشف شد هم پروانه های اکلیلی و جادویی بودن،ولی من دوسشون دارم.نمیدونم چرا به نظر مردم عجیب میومد؟به هر حال بگذریم،خوش اومدین به فروشگاه جادویی من.
منوی وبلاگ
موضوعات
- یادداشتها (۱)
آخرین نظرات
-
🍒🍪𝒫𝒶𝓇𝓀 𝓃𝒶𝓎𝑒𝑜𝓃📎❄️
جوری که این متن بهم ... -
مون چایلد (هیرای)
به به "-" این وبلاگ سفید قشنگو ببین ㅠㅠ -
|𝐡𝐚𝐧𝐞𝐮𝐥| ~
تقصیر من نیست که حافظه ... -
|𝐡𝐚𝐧𝐞𝐮𝐥| ~
تا ابد..من و تو و پروانه ... -
ɧıƙaɾο .
این چه قشنگ بودددد قالبتوووووثمخیمزمبنی -
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊
الان داشتم دوباره اینو ... -
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊
این زیادی ... زیادی بود .) -
⌊ 𝐕𝑎𝑛𝑡𝑒 ⌉
واو.
آرشیو مطالب
نویسندگان
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
پیوندهای روزانه